افکار عمومی و تبلیغات سیاسی

افکار عمومی و تبلیغات سیاسی گسترش وسایل ارتباط جمعی، مانند روزنامه، رادیو و تلویزیون باعث پیدایش جامعه تازه ای می شود که در آن کلیه افراد، صرف نظر از اینکه درکجا زندگی می کنند و یا به چه جامعه ای تعلق دارند، در تماس با منابع خبری از رویدادها و رخدادها آگاه می شوند. تا جایی که حتی اگر در جامعه ای میزان مشارکت اجتماعی مردم هم محدود باشد، میزان آشنایی آنها با حوادث و رخدادها و در نتیجه مشارکت آنها در این زمینه با آنچه در گذشته بود، قابل قیاس نیست. در واقع در جوامع امروز افراد معمولی هم حداقل دارای کمی قدرت هستند و از خلاقیت و ابتکار برخوردار بوده و صاحب رای و عقیده اند و دیگر قدرت آن بالابالا ها و دور از دسترس مردم و مصون از انتقاد نیست.

 

افـکـار عمـومـی


    
    در عصر ما، در این جوامع به تدریج قدرت به مردم نزدیک تر می شود و بقای نظام به داوری و نظر همگان بستگی پیدا می کند، به طوری که امروز حکومت و دولت موضوع افکار عمومی شده و صاحبان قدرت از هاله تقدس گذشته، بیرون آمده و در معرض داوری همگان قرار گرفته اند.
    
    صاحبان نفوذ، دیگر نمی توانند قدرت را به دست گیرند و یا آن را حفظ کنند، مگر با موافقت آشکار نیروی ناپیدایی به نام افکار عمومی.
    
    در این بین، تبلیغات سیاسی، با توجه به تمام امکاناتی که پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات در اختیار آن قرار داده است، شاهدی بر اهمیت موضوع افکار عمومی در جامعه امروز است. سیاستمدارانی که، طرفداران زیادی ندارند و یا نامزدهایی که برای تحقق اهداف خود نمی توانند در انتخابات رأی کافی به دست آورند، در واقع از قدرتی برخوردار نیستند. بدین سان، روز به روز به عده افرادی که به نقش خود آگاهی می یابند و رهبرانی که به مردم اهمیت می دهند و می دانند در چه مواقعی خواست مردم را به حساب آورند، افزود می شود.
    
    در نتیجه ارتباطی که میان تبلیغات و تاثیر آن بر افکار عمومی وجود دارد بیش از هر چیز به میزان پیشرفت جامعه و ماهیت حکومتی بستگی دارد.
    
    دکتر حسین افخمی، استاد دانشگاه ضمن با اهمیت شمردن نقش تبلیغات بر جهت دهی به افکار عمومی می گوید: «در تبلیغات سیاسی از یک طرف افکار عمومی و از طرف دیگر رسانه ها و نهادهای واسطه ای به شمار می آیند. اما آنچه در این میان حائز اهمیت است، عامل دیگر یعنی نقش احزاب است. اگر احزاب در تبلیغات غایب باشند، وسایل ارتباط جمعی اثرات فوق العاده ای خواهند داشت. بنابراین تبلیغات سیاسی بسیار بستگی به نوع و تعداد کانال های تبلیغاتی دارد. به عبارتی هر چه کانال های بیشتری در اختیار صاحبان تبلیغات باشد، تاثیر آنها به مراتب زیادتر خواهد بود. به طور مثال در انتخابات سال 58، نیاز به تبلیغات احساس نمی شد و به شکل سنتی صرف بود. اما در آخرین انتخابات مجلس مطبوعات بیشترین نقش را در این زمینه ایفا کردند. تا جایی که، بیشترین کاندیداهایی که به مجلس رفتند، کاندیداهای منتخب مطبوعات بودند.» امروزه در انتخابات نظر هر فردی با دیگران هم وزن است، زیرا افراد تنها یک رأی دارند و آرای آنها هم با هم مساوی است. در جامعه امروز هر فردی تا حدی اختیار عمل دارد و می تواند مسیر زندگی خود را خود تعیین کند. به عبارتی هر خانواده ای آزاد است که فلان روزنامه را بخرد و به فلان گروه رأی دهد یا از فلان سیاست حمایت کند که با منافع او بیشتر سازگار است و آرزوهایش را بیشتر برآورده می کند. در نتیجه گفت وگو و تبادل نظر با دیگران به تدریج در زندگی روزمره رایج می شود و حاصل این گفته ها در رأی انتخاباتی به صورت جریان های فکری بر سرنوشت جامعه تاثیر می گذارد.
    
    پرواضح است، در این میان بیشترین کاری که تبلیغات می تواند انجام دهد، تحریک مردم به کاری است که از قبل زمینه ای در آنها وجود داشته است. یعنی تبلیغات می تواند گرایش های موجود درافراد را تقویت کند. اما آیا می توان این تبلیغات را نوعی فریب دانست؟
    
    دکتر افخمی در پاسخ به این سئوال گفت: «تبلیغات میزان آ گاهی مردم را بالا می برد، نوعی فریب نیست. گرچه در نظام های بسته ملاک، آگاهی مردم نیست و تلاش در ایجاد انعکاس شرطی است. همچنین آنچه امروز شاهدیم وجود یک نوع تبلیغات ترس است، که خواهد توانست مردم را نسبت به سیاست ها آگاه تر کند و میزان مشارکت را بالا ببرد.
    
    اما در حال حاضر مطبوعات ما به مواردی می پردازند که بی ربط است. مطبوعات باید تلاش کند تا رابط واقعی بین مردم و سیاستمداران باشد، نه اینکه بعد از انتخابات به خودی خود طرفدار دولت حاکم شود. یعنی همان وحدتی که همیشه، صحبت آن مطرح بوده است. زیرا در چنین شرایطی تفاوت ها مد نظر قرار نمی گیرد و به همین دلیل است که با گذشت سالیان سال هنوز ما دارای دولت حاکم و دولت سایه هستیم.»
    
    وی در ارتباط با نظام رسانه ای ایران اضافه می کند: «نظام رسانه ای ایران، بسیج گر است. یعنی منطق آن سیاه و سفیدی است و معمولاً در یک دوره خاص ابزار تبلیغات محسوب می شود. البته این نوع رفتار در زمان جنگ، پسندیده است. اما در زمان صلح مفید به نظر نمی آید. به خصوص در شرایطی که میزان اعتماد مردم به مطبوعات و رسانه ها بسیار کم شده است.»
    
    این استاد دانشگاه موقعیت پیام های تبلیغاتی را در مورد کشورهایی که نظام های حزبی دارند کاملاً واضح و روشن می داند و در جوامع بسته همه چیز را مبهم می بیند و در این مورد ابراز می دارد: «شعارهای تبلیغاتی باید حالت متافیزیکی داشته باشند. بر فرض اگر داشتن یا نداشتن راکتور اتمی مفید یا مضر است باید درباره آن توضیح داده شود و اگر تنها به اینکه جامعه نیازمند اصلاحات است، اکتفا کرد افکار عمومی به این نتیجه می رسند که چرا و به چه کسی رأی دهند.»






تاریخ : پنج شنبه 91/9/23 | 11:39 صبح | نویسنده : مرضیه نوری تبار | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • سوله